مقدمه ای بر عرضه و تقاضا

او بیش از 5 سال به عنوان تحلیلگر مالی کار کرده است. او یک مدیر وابسته در است اتب مالی.

مایکل بویل حرفه ای مالی با تجربه با بیش از است 10 سال کار با برنامه ریزی مالی, مشتقات, سهام, درامد ثابت, مدیریت پروژه, و تجزیه و تحلیل ترافیک.

سوزان یک محقق است, نویسنده, و حقیقت جستجوگر. او دارای مدرک لیسانس علوم در رشته امور مالی از دانشگاه ایالتی بریج واتر است و در محتوای چاپ برای صاحبان کسب و کار کار کرده, مارک های ملی, و نشریات عمده.

عرضه و تقاضا اساسی ترین مفاهیم اقتصاد را تشکیل می دهند. چه شما یک دانشگاهی, کشاورز, تولید کننده دارویی, و یا به سادگی یک مصرف کننده, فرض اساسی تعادل عرضه و تقاضا به اقدامات روزانه خود را یکپارچه. تنها پس از درک اصول اولیه این مدل ها می توان بر جنبه های پیچیده تر اقتصاد تسلط یافت.

توضیح تقاضا

اگر چه بیشتر توضیحات به طور معمول در توضیح مفهوم عرضه اول تمرکز, درک تقاضا بیشتر بصری برای بسیاری از است, و در نتیجه کمک می کند تا با توصیف های بعدی.

شکل بالا ابتدایی ترین رابطه بین قیمت کالا و تقاضای کالا را از نقطه نظر مصرف کننده نشان می دهد. این در واقع یکی از مهمترین تفاوت های منحنی عرضه و منحنی تقاضا است. در حالی که نمودارهای عرضه از منظر تولید کننده ترسیم می شوند, تقاضا از منظر مصرف کننده به تصویر کشیده می شود.

با افزایش قیمت خوب تقاضا برای محصول—به جز چند موقعیت مبهم-کاهش می یابد. برای اهداف بحث ما, اجازه دهید فرض کنیم محصول در سوال یک مجموعه تلویزیونی است. اگر تلویزیون ها به قیمت 5 دلار فروخته شوند تعداد زیادی از مصرف کنندگان با فرکانس بالا خرید می کنند. اکثر مردم حتی بیشتر از نیاز خود تلویزیون می خرند و یکی را در هر اتاق و شاید حتی برخی را در انبار قرار می دهند.

اساسا, چرا که هر کس به راحتی می توانید یک تلویزیون استطاعت, تقاضا برای این محصولات بالا باقی خواهد ماند. از سوی دیگر, اگر قیمت یک مجموعه تلویزیونی است 5 50,000, این ابزار خواهد بود یک محصول مصرفی نادر به عنوان تنها ثروتمند خواهد بود قادر به پرداخت هزینه خرید. در حالی که اکثر مردم هنوز هم می خواهم به خرید تلویزیون, در این قیمت, تقاضا برای این خواهد بود بسیار کم.

البته مثالهای فوق در خلا انجام می شود. یک مثال خالص از یک مدل تقاضا چندین شرط را فرض می کند. اول اینکه تمایز محصول وجود ندارد-فقط یک نوع محصول با یک قیمت واحد به هر مصرف کننده فروخته می شود. دوم, در این سناریوی بسته, مورد مورد نظر یک خواسته اساسی است و یک ضرورت اساسی انسانی مانند غذا نیست (اگرچه داشتن تلویزیون سطح مشخصی از کاربرد را فراهم می کند, این یک نیاز مطلق نیست). سوم اینکه کالا جایگزین ندارد و مصرف کنندگان انتظار دارند که قیمت ها در اینده ثابت بمانند.

توضیح عرضه

منحنی عرضه به روشی مشابه عمل می کند اما رابطه بین قیمت و عرضه موجود یک کالا را از دیدگاه تولید کننده و نه مصرف کننده در نظر می گیرد.

هنگامی که قیمت یک محصول افزایش, تولید کنندگان مایل به تولید بیشتر از محصول برای تحقق بخشیدن به سود بیشتر. به همین ترتیب, کاهش قیمت کاهش تولید به عنوان تولید کننده ممکن است قادر به پوشش هزینه های ورودی خود را پس از فروش خوب نهایی. اگر هزینه های ورودی برای تولید یک تلویزیون در 50 دلار به علاوه هزینه های متغیر نیروی کار, تولید خواهد بود بسیار بی ثمر هنگامی که قیمت فروش تلویزیون قطره زیر 50 دلار علامت.

از سوی دیگر, زمانی که قیمت ها بالاتر, تولید کنندگان را تشویق به افزایش سطح خود را از فعالیت به درو سود بیشتر. مثلا, اگر قیمت تلویزیون 1 1,000, تولید کنندگان می توانند تمرکز بر تولید تلویزیون در علاوه بر این به دیگر سرمایه گذاری ممکن است. نگه داشتن همه متغیرها یکسان اما افزایش قیمت فروش تلویزیون به 50000 دلار به نفع تولیدکنندگان خواهد بود و انگیزه ای برای ساخت تلویزیون های بیشتر فراهم می کند. رفتار به دنبال حداکثر مقدار سود نیروهای منحنی عرضه به سمت بالا شیب دار باشد.

یک فرض اساسی این نظریه در این است که تولید کننده نقش یک قیمت گیرنده را بر عهده می گیرد. به جای دیکته قیمت محصول, این ورودی توسط بازار تعیین می شود و تامین کنندگان فقط با تصمیم گیری در مورد میزان تولید واقعی روبرو می شوند, با توجه به قیمت بازار. شبیه به منحنی تقاضا, حالات بهینه همیشه چنین نیست, مانند در بازارهای انحصاری.

پیدا کردن تعادل

مصرف کنندگان به طور معمول به دنبال کمترین هزینه, در حالی که تولید کنندگان تشویق به افزایش خروجی تنها در هزینه های بالاتر. طبیعتا قیمت مناسبی که یک مصرف کننده برای یک کالا می پردازد "صفر دلار" خواهد بود."با این حال چنین پدیده ای غیر ممکن است به عنوان تولید کننده قادر نخواهد بود به ماندن در کسب و کار. تولیدکنندگان منطقا به دنبال فروش محصولات خود تا حد امکان هستند. با این حال, زمانی که قیمت غیر منطقی تبدیل, مصرف کنندگان تنظیمات خود را تغییر دهید و حرکت به دور از محصول. باید تعادل مناسبی حاصل شود که هر دو طرف بتوانند در معاملات تجاری مداوم به نفع مصرف کنندگان و تولیدکنندگان شرکت کنند. (از لحاظ نظری قیمت بهینه ای که منجر به دستیابی تولیدکنندگان و مصرف کنندگان به حداکثر سطح مطلوبیت ترکیبی می شود در قیمتی که خطوط عرضه و تقاضا با هم تلاقی می کنند اتفاق می افتد. انحراف از این نقطه منجر به ضرر کلی به اقتصاد می شود که معمولا به عنوان کاهش وزن شناخته می شود.

قانون یا نظریه?

قانون عرضه و تقاضا در واقع یک نظریه اقتصادی است که توسط ادام اسمیت در سال 1776 رواج یافت. ثابت شده است که اصول عرضه و تقاضا در پیش بینی رفتار بازار بسیار مثر است. با این حال, عوامل متعدد دیگر که بازار در هر دو اقتصاد خرد و سطح اقتصاد کلان را تحت تاثیر قرار وجود دارد. عرضه و تقاضا به شدت رفتار بازار را هدایت می کنند اما به طور کامل تعیین نمی کنند.

یکی دیگر از راه های بررسی قوانین عرضه و تقاضا در نظر گرفتن راهنما است. اگرچه تنها دو عامل موثر بر شرایط بازار هستند اما عوامل بسیار مهمی هستند. اسمیت از این افراد به عنوان دست نامریی یاد می کند که بازار رایگان را هدایت می کند. با این حال, اگر محیط اقتصادی یک بازار رایگان نیست, عرضه و تقاضا تقریبا به عنوان تاثیر گذار نیست. در سیستم های اقتصادی سوسیالیستی دولت به طور معمول قیمت کالاها را بدون توجه به شرایط عرضه یا تقاضا تعیین می کند.

این امر مشکلاتی را ایجاد می کند زیرا دولت همیشه قادر به کنترل عرضه یا تقاضا نیست. این امر هنگام بررسی کمبود مواد غذایی و نرخ بالای تورم از سال 2010 مشهود است. این کشور تلاش کرد تا عرضه مواد غذایی را از فروشندگان خصوصی به دست بگیرد و کنترل قیمت را ایجاد کند اما در نتیجه دچار کمبودهای فلج کننده و اتهامات فساد شد. عرضه و تقاضا هنوز هم به شدت تحت تاثیر قرار وضعیت در ونزویلا اما نه تنها تحت تاثیر قرار.

اصول عرضه و تقاضا بارها و بارها در طول قرن ها از شرایط مختلف بازار نشان داده شده است. با این حال اقتصاد کنونی جهانی تر از گذشته است و پیش بینی نیروهای اقتصاد کلان دشوار است. عرضه و تقاضا شاخص های موثری هستند اما پیش بینی کننده های مشخصی نیستند.

خط پایین

نظریه عرضه و تقاضا نه تنها به محصولات فیزیکی مانند تلویزیون و کت بلکه به دستمزد و حرکت کار نیز مربوط می شود. نظریه های پیشرفته تر اقتصاد خرد و کلان اغلب مفروضات و ظاهر منحنی عرضه و تقاضا را تنظیم می کنند تا مفاهیمی مانند مازاد اقتصادی را به درستی نشان دهند, سیاست پولی, اثرات خارجی, عرضه کل, تحریک مالی, کشش, و کمبودها. قبل از مطالعه این موضوعات پیچیده تر, اصول عرضه و تقاضا باید به درستی درک شود.