زندگی روی زمین در ایران: از دید مردم

  • 2021-11-22

Tara Rahmani

پس از انقلاب ایران در سال 1979 و ظهور جمهوری اسلامی یک سری تغییرات موعود به مردم ایران تضمین شد. دولت انقلابی علاوه بر یک رژیم مذهبی عاری از نفوذ غرب پیشنهاد توزیع انبوه ثروت را در بین همه شهروندان خود داد.

مصمم به بازسازی میراث ایران و جایگاه جهانی, ایران رونق اقتصادی و توسعه زیرساخت های سریع تحت سلسله پهلوی برخوردار. عواید نفت باعث رشد اقتصادی شد و در حالی که نخبگان و بخش خصوصی رونق گرفتند انقلاب ادعا کرد که برای مردم روستایی و فقرا صحبت می کند و از ارزش های محافظه کار حمایت می کند. سقوط شاه تاثیر منفی فوری بر رشد داشت. اقتصاد در دهه 1980 به دلیل جنگ ایران و عراق و سقوط قیمت نفت بیشتر سقوط کرد و راکد شد.

متاسفانه, نتیجه منجر به تورم, نابرابری درامد, بیکاری, و افزایش فقر. بسیاری دیگر از شوک های خارجی و تحریم های بین المللی نیز گسترش فقر را تسریع کردند.

سیاست های جدید توزیع مجدد جمهوری اسلامی ایران با هدف ایجاد ساختار اقتصادی-اجتماعی جدید و توانمندسازی فقرا و محرومان بود. متاسفانه, نتیجه منجر به تورم, نابرابری درامد, بیکاری, و افزایش فقر. بسیاری دیگر از شوک های خارجی و تحریم های بین المللی نیز گسترش فقر را تسریع کردند. من با مردم ایران صحبت کردم که چگونه ثروت اقتصادی خود را تحت درک فقر در حال افزایش می بینند.

فقر

در اواخر دهه 1990 اقتصاد ایران با ثبات بود اما پس از جنگ ایران و عراق همچنان در حال مبارزه بود. تحریم ها هنوز برقرار نشده بود و دستمزدها مکمل هزینه های زندگی بودند زیرا ارز قوی تر بود. محمد خاتمی رییس جمهور منتخب بر اصلاح نظامهای منتخب حکومتی تمرکز کرد که بتواند کشور و مردم را بهتر تجهیز کند. برای مثال او تلاش کرد تا برداشت جامعه بینالمللی از ایران را تغییر دهد تا بتواند روابط را بازسازی کند و سرمایهگذاری مستقیم خارجی را افزایش دهد.

به من گفتند که یک بار محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری انتخاب شد و همه تغییرات خاتمی کنار گذاشته شد. او مشتاق دیده شدن به عنوان قهرمان فقرا بود و مجموعه ای از تصمیمات سیاسی ضعیف از جمله حذف سازمان مدیریت و برنامه ریزی (نسخه ایران دفتر بودجه کنگره) را اتخاذ کرد که منجر به عقب نشینی سرمایه گذاری های کشورهای خارجی شد. او تصور می کرد که این به نفع اقتصاد است اما خسارت بیشتری نسبت به خیر وارد می کند.

احمدی نژاد همچنین یک سیستم رفاهی ( یارانه معیشاتی) را اجرا کرد. به جای اینکه برنامهای برای ایجاد توازن در ثروت در جامعه ایجاد کند هر ماه 45000 تومان (حدود 2 دلار امروز) به همه وعده میداد. هنگامی که بودجه شروع به اجرا کردن, کمک های منتقل شده به تنها کسانی که در ناامید ترین نیاز. در حال حاضر تنها یک سوم کشور هر نوع کمک اقتصادی دریافت می کند. به عنوان مثال یک زوج 100000 تومان اضافی دریافت می کنند که در مجموع هر خانوار 190000 تومان است (امروز حدود 8 دلار). بسته به تعداد افراد تحت تکفل در یک خانواده مبلغ اضافی پرداخت می شود.

با توجه به افزایش هزینههای زندگی و قیمت کالاها به ویژه مواد غذایی دستمزد واقعی برای ایرانیان دیگر به یک استاندارد طبقه متوسط نمیرسد و مردم را به فقر عملا میکشاند.

سقوط این سیستم از زمان اعمال تحریم ها است که همه شهروندان با قیمت های بالاتری برای کالاها از جمله غذا روبرو هستند. افزایش قیمت ها تمبر مواد غذایی را ناکافی می کند. هزینه های کلی زندگی نیز بسیار افزایش یافته است و برای بسیاری از افراد غیرممکن است که بتوانند به پایان برسند. یک ایرانی به طور متوسط حدود 150 تا 300 دلار در ماه تولید می کند در حالی که یک فرد متوسط طبقه متوسط حدود 400 تا 700 دلار در ماه تولید می کند. با توجه به افزایش هزینههای زندگی و قیمت کالاها به ویژه مواد غذایی دستمزد واقعی برای ایرانیان دیگر به یک استاندارد طبقه متوسط نمیرسد و مردم را به فقر عملا میکشاند.

به عنوان مثال امروزه شخصی که ماهیانه 146 دلار (3,500,000 تومان) می سازد 83 دلار برای یک اپارتمان یک خوابه در ماه پرداخت می کند و شامل خدمات شهری نمی شود. در نتیجه دو سوم هزینه ها به طور مستقیم پرداخت می شود. از زمان اجرای سیاست فشار حداکثری ترامپ افزایش افرادی که زیر خط فقر قرار دارند. برای مثال, معمول است برای دیدن کودکان شستن اتومبیل, دختران نوجوان وارد شدن به فحشا, پدر و مادر فروش کودکان تازه متولد شده خود, و مردم فروش اعضای بدن در نزدیکی دفاتر پزشکان و بیمارستان ها.

برنامه امداد

برنامه یارانه معیشاتی قبلا به سمت بی ربطی اقتصادی کشیده شده بود. اما با تاثیر همه گیری کووید-19 و در نتیجه تعطیلی اقتصادی در جولای سال 2020 دولت 1 میلیون تومان (حدود 42 دلار) کمک هزینه به خانواده هایی که دریافت کننده سیستم رفاهی هستند پیشنهاد کرد. اما نکته مهم این بود که این مبلغ تا زمان بازپرداخت مبلغ باقیمانده از سهم ماهانه خارج می شود. در این مورد هرگز یک بسته امدادی برای تثبیت درامد نبود - این یک وام بود.

از ابتدای سال 2021 دولت نتوانسته است برای شروع هر گونه کمک های اضافی بسته و مردم در حال حاضر "پرداخت کردن" وام با کاهش رفاه. در همین حال هزاران ایرانی از جمله ذینفعان این برنامه به دلیل همه گیری شغل و عواید خود را از دست داده اند. موج سوم مرگبار همین ماه گذشته کشور را فرا گرفت. به اختصار, ایرانیان, به ویژه فقیرترین, بین پرداخت "کمک" دولت خود را فشرده, قیمت کالاها بالاتر, و معیشت از دست رفته.

این امر واقعا ناهماهنگی در سیاست رفاه و اقتصادی در ایران را نشان می دهد. نیازمندترین خانواده ها در یک پیوند دوگانه قرار دارند: این خانواده ها به ویژه تحت تاثیر همه گیری قرار گرفته اند و بعید است تا زمان حل انتخابات خرداد ماه که ایران رییس جمهور جدید را انتخاب می کند کمکهای بیشتری دریافت کنند. این در حالی است که تحریم ها زندگی را برای بسیاری تقریبا غیرقابل تحمل می کند و اگرچه افزایش قیمت ها و دستمزدهای راکد باعث می شود ایرانیان بیشتری به فقر برسند اما خط مورد نیاز برای دریافت یارانیه معیشاتی دوباره ترسیم نشده است; به این معنی که تسکین اقتصادی هنوز برای کسانی که از طبقه متوسط رانده شده اند دور از دسترس است.

تقسیم

در این شرایط اختلاف بین دولت و مردم بیشتر می شود. در میان کسانی که من با او صحبت کردم چندین بار گفته شد که ایجاد یک زندگی پایدار و شغلی به خصوص برای جوانان نزدیک به غیرممکن است. کالج ها به جای کمک به دانشجویان در مهارت های ساختمانی پول جمع می کنند. علاوه بر این, جوانان به ندرت به دنبال تحصیلات عالی با توجه به کاهش جرم در مشاغل موجود, اکثریت که کم مهارت هستند و دیپلم نیاز ندارد. یافتن فارغ التحصیل با دکترا بسیار معمول است. تصور می شد که جمعیت بزرگسال جوان انگیزه خود را برای بهبود مهارت های خود از دست داده اند زیرا می ترسند که "وجود ندارد" پایدار باشد و تکرار کرد که بزرگسالان جوان فقط زنده می مانند و زندگی نمی کنند. در این محیط بی ثباتی جوانان نیز تشکیل خانواده را به تاخیر می اندازند که می تواند تاثیرات طولانی مدت بر جمعیت شناسی و بهره وری ایران داشته باشد.

تحریم ها منجر به خستگی در جمعیت شده است. اکثر مردم می خواهند تغییرات در نهایت به کاهش مشکلات خود را در معیشت, درامد, و قیمت. تحت این شرایط دشوار زندگی, برنامه های دولت به کمک مردم نیاز تحویل داده نشده. من به طور مداوم شنیده ام که برنامه های امدادی به سادگی برای رسیدن به یک شیوه زندگی پایدار کار نمی کنند. جمهوری اسلامی وعده توزیع ثروت در میان همه شهروندان طبقاتی را داده است اما نتیجه این نیست. تسکین اقتصادی ناکافی و ناموفق بوده است.

دولت برای منافع واقعی شهروندان خود باید بر رشد و همکاری با جامعه بین المللی برای سرمایه گذاری و ایجاد شغل برای جوانان تمرکز کند.

احساسی که از طرف طرفهای مذاکره کننده من در این زمینه مطرح شد صرفا این بود: ایران باید فقط روی افراد درونش تمرکز کند. اما این به معنای رفاه بیشتر نیست. دولت برای منافع واقعی شهروندان خود باید بر رشد و همکاری با جامعه بین المللی برای سرمایه گذاری و ایجاد شغل برای جوانان تمرکز کند. در واقع دیپلماسی فرهنگی و تربیتی میتواند به برقراری روابط قویتر با کشورهای خارجی کمک کند و در نهایت به تثبیت اقتصاد و تنوع بخشیدن به مهارتها و تخصصها در ایران کمک کند. این می تواند شروع خوبی باشد اما در نهایت اگر مقامات واقعا به رنج مردم خود اهمیت دهند هیچ محدودیتی برای اعتماد سازی با جامعه بین المللی و بازگرداندن موقعیت ایران در صحنه اقتصادی جهانی اعمال نخواهند کرد.

دیدگاه های مطرح شده در این مقالات کسانی که از نویسنده هستند و موضع رسمی مرکز ویلسون را منعکس نمی کند.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.