آدام هیز، دکترای CFA، یک نویسنده مالی با بیش از 15 سال تجربه در وال استریت به عنوان معامله گر مشتقات است. آدام علاوه بر تخصص گسترده اش در تجارت مشتقه، در اقتصاد و امور مالی رفتاری متخصص است. آدام فوق لیسانس خود را در اقتصاد از مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی و دکترای خود را دریافت کرد. از دانشگاه ویسکانسین مدیسون در جامعه شناسی. او دارای منشور CFA و همچنین دارای مجوزهای سری 7، 55 و 63 FINRA است. او در حال حاضر در دانشگاه عبری اورشلیم به تحقیق و تدریس جامعه شناسی اقتصادی و مطالعات اجتماعی مالی می پردازد.
مایکل بویل یک متخصص مالی با تجربه است که بیش از 10 سال با برنامه ریزی مالی، مشتقات، سهام، درآمد ثابت، مدیریت پروژه و تجزیه و تحلیل کار می کند.
خطرات و مزایای سرمایه گذاری در استارتاپ ها چیست؟
سرمایهگذاری در شرکتهای نوپا یک کسبوکار بسیار پرخطر است، اما اگر و زمانی که سرمایهگذاریها نتیجه داد، میتواند بسیار سودمند باشد. اکثر شرکت ها یا محصولات جدید به سادگی موفق نمی شوند، بنابراین خطر از دست دادن کل سرمایه گذاری یک احتمال واقعی است. با این حال، آنهایی که آن را می سازند، می توانند بازده سرمایه گذاری بسیار بالایی داشته باشند.
سرمایه گذاری در استارت آپ ها برای افراد ضعیف نیست. پول بنیانگذاران، دوستان و خانواده (FF& F) را میتوان به راحتی از دست داد و چیزی برای نشان دادن آن وجود ندارد. سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر، برخی از ریسکها را متنوع میکند، اما همچنین سرمایهگذاران را مجبور میکند با این واقعیت سخت مواجه شوند که 90 درصد شرکتهایی که سرمایهگذاری شدهاند به عرضه اولیه عمومی (IPO) نخواهند رسید.
برای کسانی که وارد بورس می شوند، بازده می تواند هزاران درصد باشد و سرمایه گذاران اولیه را واقعاً بسیار ثروتمند کند.
یک استارتاپ مراحل مختلفی را طی می کند و هر یک از آنها فرصت ها و ریسک های متفاوتی را برای سرمایه گذاران ارائه می دهد.
خوراکی های کلیدی
- شرکت های استارت آپی در مرحله ایده هستند و هنوز محصول کارآمد، پایگاه مشتری یا جریان درآمدی ندارند.
- حدود 90 درصد از شرکتهای استارتآپ سرمایهگذاری شده به عرضه اولیه عمومی (IPO) نخواهند رسید. یک تجارت بسیار مخاطره آمیز است، اما اگر سرمایه گذاری ها نتیجه دهد، می تواند بسیار سودمند باشد.
مرحله 1 یک استارتاپ
هر استارت آپی با یک ایده شروع می شود. در این مرحله اول، آنها هنوز یک محصول کارآمد، پایگاه مشتری یا جریان درآمدی ندارند. این شرکتهای جدید میتوانند با استفاده از پسانداز بنیانگذاران، دریافت وامهای بانکی یا انتشار سهام خود، سرمایه خود را تأمین کنند.
تحویل پول بذر در ازای سهام سهام عدالت همان چیزی است که برای اکثر مردم هنگام فکر کردن در مورد اینکه به معنای سرمایه گذاری در استارتاپ ها چیست ، به ذهن می آید.
تخمین زده می شود که ، در سراسر جهان ، هر سال بیش از یک میلیون شرکت جدید تشکیل می شود. اولین پول به دست آمده توسط این شرکت ها معمولاً از بنیانگذاران ، دوستان و خانواده (FF& F) است که به عنوان پول بذر یا سرمایه بذر شناخته می شود.
این مبالغ به طور کلی کوچک است و به یک کارآفرین اجازه می دهد تا ثابت کند که یک ایده شانس خوبی برای موفقیت دارد. در مرحله بذر ، اولین کارمندان ممکن است استخدام شوند و نمونه های اولیه برای ایجاد ایده شرکت برای مشتریان بالقوه یا سرمایه گذاران بعدی ایجاد شوند.
پول سرمایه گذاری شده برای فعالیت هایی مانند انجام تحقیقات بازار استفاده می شود.
مرحله 2 یک استارتاپ
هنگامی که یک شرکت جدید به عملیات منتقل شد و جمع آوری درآمد اولیه را آغاز کرد ، از بذر به استارتاپی مناسب پیشرفت کرده است.
در این مرحله ، بنیانگذاران شرکت ممکن است ایده خود را به سرمایه گذاران فرشته ارائه دهند. یک سرمایه گذار فرشته معمولاً یک فرد خصوصی است که دارای برخی از ثروت انباشته شده است که در سرمایه گذاری در شرکت های اولیه تخصص دارد.
سرمایه گذاران فرشته به طور معمول اولین منبع بودجه در خارج از پول FF& F هستند. سرمایه گذاری های فرشته به طور معمول از نظر اندازه اندک هستند ، اما سرمایه گذاران فرشته نیز برای به دست آوردن چیزهای زیادی دارند ، زیرا در این مرحله چشم انداز آینده شرکت خطرناک ترین است.
پول فرشته برای حمایت از تلاشهای اولیه بازاریابی و انتقال نمونه های اولیه به تولید استفاده می شود.
مرحله 3 یک استارتاپ
در این مرحله ، بنیانگذاران یک برنامه تجاری محکم تهیه کرده اند که استراتژی و پیش بینی های تجاری را به پیش می برد. اگرچه این شرکت هنوز هیچ سود خالصی کسب نمی کند ، اما در حال افزایش است و هرگونه درآمد را برای رشد دوباره به شرکت بازگرداند.
این زمانی است که سرمایه گذاری سرمایه گذاری می کند.
سرمایه گذاری سرمایه گذاری می تواند به یک صندوق سرمایه گذاری فردی ، خصوصی یا سرمایه گذاری شده مراجعه کند که به دنبال سرمایه گذاری و نقش فعال در نوید شرکت های جدید است که از مراحل بذر و فرشته عبور کرده اند. سرمایه داران سرمایه گذاری غالباً نقش های مشاور را به عهده می گیرند و صندلی را در هیئت مدیره برای شرکت پیدا می کنند.
سرمایه گذاری ممکن است در دورهای اضافی جستجو شود زیرا این شرکت برای دستیابی به رشد نمایی که توسط سرمایه گذاران VC مورد انتظار است ، از طریق پول نقد سوزانده می شود.
اگر خودی نیستید
مگر اینکه بنیانگذار، عضو خانواده یا دوست صمیمی یک بنیانگذار نباشید، به احتمال زیاد نمی توانید در همان ابتدای شروع یک استارت آپ جدید هیجان انگیز وارد شوید. و تا زمانی که شما یک سرمایه گذار ثروتمند و معتبر نباشید، احتمالاً نمی توانید به عنوان یک سرمایه گذار فرشته شرکت کنید.
امروزه، افراد خصوصی میتوانند با سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی که در تأمین مالی سرمایهگذاری خطرپذیر تخصص دارند، تا حدی در مرحله سرمایهگذاری خطرپذیر شرکت کنند و امکان سرمایهگذاری غیرمستقیم در استارتآپها را فراهم کنند.
صندوق های سرمایه گذاری خصوصی
صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی در تعداد زیادی از استارتآپهای امیدوارکننده سرمایهگذاری میکنند تا ریسک خود را برای هر شرکتی متنوع کنند. طبق تحقیقات اخیر، نرخ شکست یک سبد سرمایه گذاری خطرپذیر 40 تا 50 درصد در یک سال معین است و 90 درصد از کل شرکت هایی که در آنها سرمایه گذاری می کنند، از مرز 10 سال فراتر نمی روند.
این تصور که از هر 10 سرمایه گذاری خطرپذیر تنها یک مورد موفق خواهد بود، انتظار صنعت است. 10 درصد شرکت هایی که آن را بزرگ می کنند، می توانند هزاران درصد را به سرمایه گذاران برگردانند.
معاملات سرمایه گذاری معمولی بیش از 10 سال تا زمان خروج تنظیم می شود. استراتژی خروج ایدهآل این است که شرکت از طریق عرضه اولیه عمومی (IPO) به بازار عرضه شود، که میتواند بازدهی بزرگی را که از پذیرش چنین ریسکی انتظار میرود، ایجاد کند. سایر استراتژیهای خروج که کمتر مطلوب هستند شامل خرید توسط شرکت دیگری یا باقی ماندن به عنوان یک سرمایهگذاری خصوصی و سودآور است.
دقت نظر
اولین قدم در انجام بررسی دقیق برای یک استارتاپ، ارزیابی انتقادی طرح کسب و کار و مدل ایجاد سود و رشد در آینده است. اقتصاد این ایده باید به بازدهی واقعی تبدیل شود.
بسیاری از ایده های جدید به قدری پیشرفته هستند که خطر پذیرش بازار را ندارند. رقبای قوی یا موانع اصلی ورود نیز ملاحظات مهمی هستند. مسائل قانونی، مقرراتی و انطباق نیز برای ایده های جدید مهم است.
نقش بنیانگذار
بسیاری از سرمایه گذاران فرشته و سرمایه گذاران VC نشان می دهند که شخصیت و انگیزه بنیانگذاران شرکت به همان اندازه یا حتی مهم تر از خود ایده تجاری است.
بنیانگذاران باید مهارت، دانش و اشتیاق لازم را داشته باشند تا آنها را در دورههایی از دردها و دلسردیهای فزاینده تحمل کنند. آنها همچنین باید پذیرای مشاوره و بازخورد سازنده از داخل و خارج شرکت باشند. آنها باید به اندازه کافی چابک و چابک باشند تا با توجه به رویدادهای اقتصادی غیرمنتظره یا تغییرات تکنولوژیک، جهت شرکت را تغییر دهند.
سوالات بیشتر
سوالات دیگری که باید پرسیده شود این است که در صورت موفقیت شرکت، آیا ریسک زمان بندی وجود خواهد داشت؟آیا بازارهای مالی 5 یا 10 سال بعد برای عرضه اولیه سهام دوستانه خواهند بود؟آیا شرکت به اندازه کافی رشد خواهد کرد تا بتواند با موفقیت عرضه اولیه عمومی کند و بازده سرمایه گذاری خوبی را ارائه دهد؟
ریسک های بزرگ، پاداش های بزرگ
نمونه بارز یک داستان استارتاپی موفق Alphabet Inc است که بیشتر با نام گوگل شناخته می شود. این غول جستجو به عنوان یک استارتاپ در سال 1997 با یک میلیون دلار سرمایه اولیه از FF& F راه اندازی شد. در سال 1999، شرکت به سرعت در حال رشد بود و 25 میلیون دلار سرمایه سرمایه گذاری خطرپذیر جذب کرد، با دو شرکت VC که هر کدام حدود 10٪ از شرکت را خریداری کردند. در آگوست 2004، IPO گوگل بیش از 1. 2 میلیارد دلار برای این شرکت و تقریباً نیم میلیارد دلار برای سرمایه گذاران اصلی جمع آوری کرد که بازدهی تقریباً 1700 درصدی داشت.
این پتانسیل بازده بزرگ نتیجه مقدار باورنکردنی ریسک ذاتی در شرکت های جدید است. نه تنها 90 درصد از سرمایه گذاری های VC شکست می خورند، بلکه مجموعه ای از عوامل خطر منحصر به فرد وجود دارد که باید هنگام در نظر گرفتن سرمایه گذاری جدید در یک استارتاپ مورد توجه قرار گیرند.