رابطه تقاطع شاخص های چارلز داو

  • 2021-07-9

تجزیه و تحلیل فنی یک اصطلاح مالی است که برای نشان دادن یک رشته تجزیه و تحلیل امنیتی برای پیش بینی جهت قیمت ها از طریق مطالعه داده های بازار گذشته ، در درجه اول قیمت و حجم استفاده می شود. اقتصاد رفتاری و تجزیه و تحلیل کمی شامل تجزیه و تحلیل فنی است ، که جنبه ای از مدیریت فعال با بیشتر نظریه مدرن نمونه کارها مغایر است. اثربخشی تجزیه و تحلیل فنی با فرضیه کارآمد بازار مورد اختلاف قرار می گیرد زیرا قیمت بازار سهام اساساً غیرقابل پیش بینی است.

اصول تجزیه و تحلیل فنی از صدها سال داده های بازار مالی گرفته شده است. برخی از جنبه های تجزیه و تحلیل فنی در گزارش های جوزف دو لا وگا از بازارهای هلندی در قرن هفدهم ظاهر شد. در آسیا گفته می شود که تجزیه و تحلیل فنی روشی است که توسط Homma Munehisa در اوایل قرن 18th ساخته شده است که به استفاده از تکنیک های شمعدانی تکامل یافته است ، و امروز یک ابزار نمودار فنی است. در دهه 1920 و 1930 ریچارد دبلیو شابکر چندین کتاب منتشر کرد که کار چارلز داو و ویلیام پیتر همیلتون را در تئوری بازار سهام خود ادامه داد و در تئوری بازار سهام و تجزیه و تحلیل بازار فنی. در سال 1948 ادواردز و جان ماژ تجزیه و تحلیل فنی روندهای سهام را منتشر کردند که به طور گسترده یکی از آثار اصلی این رشته محسوب می شود. این منحصراً نگران تجزیه و تحلیل روند و الگوهای نمودار است و در حال حاضر در حال استفاده است. اکنون در نسخه نهم خود قرار دارد. همانطور که بدیهی است ، تجزیه و تحلیل فنی اولیه تقریباً منحصراً تجزیه و تحلیل نمودارها بود ، زیرا قدرت پردازش رایانه ها برای تجزیه و تحلیل آماری در دسترس نبود. طبق گزارش ها ، چارلز داو نوعی از تجزیه و تحلیل نمودار نقطه و شکل است.

تئوری داو مبتنی بر نوشته های جمع آوری شده از بنیانگذاران و سردبیر داو جونز ، چارلز داو است و الهام بخش استفاده و توسعه تجزیه و تحلیل فنی مدرن در پایان قرن نوزدهم است. سایر پیشگامان تکنیک های تجزیه و تحلیل عبارتند از: رالف نلسون الیوت ، ویلیام دلبرت گان و ریچارد وایکوف که تکنیک های مربوطه خود را در اوایل قرن بیستم توسعه داده اند. ابزارها و نظریه های فنی بیشتری در دهه های اخیر با تأکید فزاینده بر تکنیک های با کمک رایانه با استفاده از نرم افزارهای رایانه ای ویژه طراحی شده و افزایش یافته است.

در حالی که تحلیلگران اساسی درآمدها ، سود سهام ، محصولات جدید ، تحقیقات و موارد مشابه را بررسی می کنند ، تحلیلگران فنی بررسی می کنند که سرمایه گذاران از چه چیزی می ترسند یا در مورد آن تحولات فکر می کنند و اینکه آیا سرمایه گذاران برای تهیه نسخه پشتیبان از نظرات خود دارند یا خیر. به این دو مفهوم روان (روانشناسی) و عرضه/تقاضا گفته می شود. تکنسین ها از تکنیک های بسیاری استفاده می کنند که یکی از آنها استفاده از نمودارها است. با استفاده از نمودارها ، تحلیلگران فنی به دنبال شناسایی الگوهای قیمت و روند بازار در بازارهای مالی و تلاش برای بهره برداری از این الگوهای هستند. تکنسین ها از روش ها و ابزارهای مختلف استفاده می کنند ، مطالعه نمودارهای قیمت فقط یکی است.

تکنسین هایی که از نمودارها استفاده می کنند برای الگوهای نمودار قیمت آرکیپال ، مانند سر و شانه های مشهور یا الگوهای معکوس دوتایی/پایین ، مطالعه شاخص های فنی ، میانگین حرکت و جستجوی اشکال مانند خطوط پشتیبانی ، مقاومت ، کانال ها و موارد دیگرسازندهای مبهم مانند پرچم ها ، پنبه ها ، روزهای تعادل و فنجان و الگوهای دسته.

تحلیلگران فنی همچنین از انواع مختلفی از شاخص های بازار استفاده می کنند که برخی از آنها تحولات ریاضی قیمت است ، که اغلب از جمله حجم بالا و پایین ، داده های پیشرفت/کاهش و سایر ورودی ها است. از این شاخص ها برای کمک به ارزیابی اینکه آیا یک دارایی گرایش دارد ، استفاده می شود و اگر باشد ، احتمال جهت آن و ادامه آن است. تکنسین ها همچنین به دنبال روابط بین شاخص های قیمت/حجم و شاخص های بازار هستند. مثالها شامل شاخص قدرت نسبی و MACD است. سایر راه های مطالعه شامل همبستگی بین تغییرات در گزینه ها (نوسانات ضمنی) و نسبت قرار دادن/تماس با قیمت است. همچنین شاخص های احساساتی مانند نسبت های قرار دادن/تماس ، نسبت گاو نر/خرس ، علاقه کوتاه ، نوسانات ضمنی و غیره مهم هستند.

تکنیک های زیادی در تجزیه و تحلیل فنی وجود دارد. طرفداران تکنیک های مختلف (به عنوان مثال ، نمودار شمعدان ، تئوری داو و نظریه موج الیوت) ممکن است رویکردهای دیگر را نادیده بگیرند ، اما بسیاری از معامله گران عناصر را از بیش از یک تکنیک ترکیب می کنند. برخی از تحلیلگران فنی از قضاوت ذهنی استفاده می کنند تا تصمیم بگیرند کدام الگوی (ها) یک ابزار خاص در یک زمان معین منعکس می شود و تفسیر آن الگوی باید باشد. برخی دیگر از یک رویکرد کاملاً مکانیکی یا منظم برای شناسایی و تفسیر الگوی استفاده می کنند.

تجزیه و تحلیل فنی غالباً با تجزیه و تحلیل بنیادی ، مطالعه عوامل اقتصادی که بر نحوه قیمت سرمایه گذاران بازارهای مالی تأثیر می گذارد ، در تضاد است. تجزیه و تحلیل فنی معتقد است که قیمت ها قبل از اینکه سرمایه گذاران از آنها آگاه باشند ، تمام روندها را منعکس می کند. کشف این روندها همان کاری است که شاخص های فنی برای انجام آن طراحی شده اند ، ناقص همانطور که ممکن است باشد. شاخص های اساسی به طور طبیعی در معرض همان محدودیت ها قرار دارند. برخی از معامله گران به طور انحصاری از تجزیه و تحلیل فنی یا اساسی استفاده می کنند ، در حالی که برخی دیگر از هر دو نوع برای تصمیم گیری در تجارت استفاده می کنند.

تجزیه و تحلیل فنی از مدل ها و قوانین معاملاتی بر اساس تحولات قیمت و حجم استفاده می کند ، مانند شاخص قدرت elative ، میانگین های متحرک ، رگرسیون ، همبستگی قیمت بین بازار و بازار ، چرخه های تجاری ، چرخه بازار سهام یا به صورت کلاسیک ، از طریق شناخت نمودارالگوهای

تجزیه و تحلیل فنی برخلاف رویکرد تحلیل اساسی در امنیت و تجزیه و تحلیل سهام است. تجزیه و تحلیل فنی قیمت ، حجم و سایر اطلاعات بازار را تجزیه و تحلیل می کند ، در حالی که تجزیه و تحلیل اساسی به حقایق واقعی شرکت ، بازار ، ارز یا کالا نگاه می کند. بیشتر کارگزاری ها ، گروه های تجاری یا موسسات مالی به طور معمول هم یک تیم تحلیل فنی و هم تیم تحلیل اساسی خواهند داشت.

تجزیه و تحلیل فنی به طور گسترده در بین بازرگانان و متخصصان مالی مورد استفاده قرار می گیرد و اغلب توسط معاملات روز فعال ، سازندگان بازار و بازرگانان گودال مورد استفاده قرار می گیرد. در دهه 1960 و 1970 توسط دانشگاهیان رد شد. در یک بررسی اخیر ، ایروین و پارک گزارش دادند که 56 مورد از 95 مطالعه مدرن نشان داد که نتایج مثبتی تولید می کند اما خاطرنشان کرد که بسیاری از نتایج مثبت توسط موضوعاتی از قبیل تعلیق داده ها مشکوک می شوند ، به طوری که شواهد در حمایت از تجزیه و تحلیل فنی بی نتیجه بود؛هنوز هم توسط بسیاری از دانشگاهیان در نظر گرفته می شود که دانشگاهیان شبه علوم مانند Eugena Fama می گویند شواهد تجزیه و تحلیل فنی پراکنده است و با شکل ضعیف فرضیه بازار بازار بازار مغایر است. کاربران معتقدند که حتی اگر تجزیه و تحلیل فنی نتواند آینده را پیش بینی کند ، به شناسایی فرصت های تجارت کمک می کند.

در بازارهای ارزی ، استفاده از آن ممکن است گسترده تر از تجزیه و تحلیل اساسی باشد. این بدان معنا نیست که تجزیه و تحلیل فنی برای بازارهای خارجی کاربرد بیشتری دارد ، اما تجزیه و تحلیل فنی بیشتر از کارآیی آن نسبت به جاهای دیگر شناخته شده است. در حالی که برخی از مطالعات جدا شده حاکی از آن است که قوانین تجارت فنی ممکن است منجر به بازده مداوم در دوره قبل از سال 1987 شود ، بیشتر کارهای دانشگاهی بر ماهیت موقعیت غیر عادی بازار ارز متمرکز شده است. گمانه زنی می شود که این ناهنجاری به دلیل مداخله بانک مرکزی است ، که بدیهی است تجزیه و تحلیل فنی برای پیش بینی طراحی نشده است. تحقیقات اخیر نشان می دهد که ترکیب سیگنال های مختلف تجاری در یک رویکرد سیگنال ترکیبی ممکن است بتواند سودآوری را افزایش داده و وابستگی به هر قانون واحد را کاهش دهد.

تکنسین ها می گویند که قیمت یک بازار تمام اطلاعات مربوطه را منعکس می کند ، بنابراین تجزیه و تحلیل آنها به تاریخ الگوی تجارت یک امنیت و نه محرک های خارجی مانند رویدادهای اقتصادی ، اساسی و خبری نگاه می کند. عمل قیمت همچنین تمایل به تکرار خود دارد زیرا سرمایه گذاران به طور جمعی به سمت رفتار الگوی گرایش می یابند - از این رو تمرکز تکنسین ها بر روندها و شرایط قابل شناسایی است.

اقدام بازار همه چیز را تخفیف می دهد

براساس این فرض که تمام اطلاعات مربوطه قبلاً با قیمت ها منعکس شده است ، تحلیلگران فنی معتقدند که درک این موضوع که سرمایه گذاران درباره آن اطلاعات ، شناخته شده و درک شده اند ، مهم است. مطالعاتی از قبیل کاتلر ، پوتبا و سامرز با عنوان "چه چیزی قیمت سهام را حرکت می دهد؟"این جنبه سرمایه گذاری را پوشش ندهید.

قیمت ها در روند حرکت می کنند

تحلیلگران فنی بر این باورند که قیمت ها از نظر جهت ، یعنی بالا ، پایین یا جانبی (مسطح) یا برخی از ترکیبات روند جهت دارند. تعریف اساسی یک روند قیمت در ابتدا توسط تئوری داو مطرح شد.

نمونه ای از امنیتی که روند ظاهری داشته است ، AOL از نوامبر 2001 تا آگوست 2002 است. یک تحلیلگر فنی یا پیروان روند که این روند را به رسمیت می شناسد ، به دنبال فرصت هایی برای فروش این امنیت است. AOL به طور مداوم از قیمت پایین حرکت می کند. هر بار که سهام افزایش یافت ، فروشندگان وارد بازار می شدند و سهام را می فروختند. از این رو جنبش "زیگ زاگ" در قیمت. سری "ارتفاعات پایین" و "پایین پایین" نشانه داستان گفتن سهام در روند پایین است. به عبارت دیگر ، هر بار که سهام پایین تر حرکت می کند ، زیر قیمت پایین نسبی خود پایین می آمد. هر بار که سهام بالاتر می رفت ، نمی توانست به سطح قیمت بالای نسبی قبلی خود برسد.

توجه داشته باشید که توالی پایین‌ترین و اوج‌های پایین‌تر تا اوت آغاز نشده است. سپس AOL قیمت پایینی ایجاد می کند که قیمت پایین نسبی را در اوایل ماه کاهش نمی دهد. بعداً در همان ماه، سهام به یک بالاترین نسبی برابر با بالاترین نسبی اخیر می رسد. در این مورد، یک تکنسین نشانه های قوی می بیند که روند نزولی حداقل در حال توقف و احتمالاً پایان است، و احتمالاً فروش فعال سهام را در آن نقطه متوقف می کند.

تاریخ تمایل به تکرار دارد

تحلیلگران فنی بر این باورند که سرمایه‌گذاران به طور جمعی رفتار سرمایه‌گذارانی که قبل از آنها بوده را تکرار می‌کنند. برای یک تکنسین، احساسات موجود در بازار ممکن است غیر منطقی باشند، اما وجود دارند. از آنجایی که رفتار سرمایه‌گذار اغلب تکرار می‌شود، تکنسین‌ها بر این باورند که الگوهای قیمتی قابل تشخیص (و قابل پیش‌بینی) روی نمودار ایجاد می‌شوند.

تجزیه و تحلیل تکنیکال به ترسیم نمودار محدود نمی شود، بلکه همیشه روند قیمت ها را در نظر می گیرد. به عنوان مثال، بسیاری از تکنسین ها بر نظرسنجی های مربوط به احساسات سرمایه گذار نظارت می کنند. این نظرسنجی ها نگرش فعالان بازار را می سنجد، به ویژه اینکه آیا آنها نزولی یا صعودی هستند. تکنسین‌ها از این نظرسنجی‌ها برای کمک به تعیین اینکه آیا روند ادامه خواهد یافت یا اینکه ممکن است یک معکوس ایجاد شود، استفاده می‌کنند. زمانی که نظرسنجی‌ها احساسات شدید سرمایه‌گذاران را گزارش می‌کنند، به احتمال زیاد تغییری را پیش‌بینی می‌کنند. برای مثال، نظرسنجی‌هایی که صعودی شدید را نشان می‌دهند، شواهدی هستند که نشان می‌دهند یک روند صعودی ممکن است معکوس شود. فرض بر این است که اگر اکثر سرمایه گذاران صعودی باشند، قبلاً بازار را خریده اند (با پیش بینی قیمت های بالاتر). و از آنجایی که بیشتر سرمایه‌گذاران خوش‌بین هستند و سرمایه‌گذاری می‌کنند، تصور می‌شود که تعداد کمی از خریداران باقی می‌مانند. این امر علیرغم احساسات صعودی، فروشندگان بالقوه بیشتری را نسبت به خریداران باقی می گذارد. این نشان می‌دهد که قیمت‌ها روند نزولی خواهند داشت و نمونه‌ای از معاملات مخالف است.

اخیراً کیم من لوئی، لون هو و کیت سی. سی. چان پیشنهاد کرده است که شواهد آماری از روابط ارتباطی بین برخی از سهام ترکیبی شاخص وجود دارد در حالی که هیچ مدرکی برای چنین رابطه ای بین برخی از سهام مرکب شاخص وجود ندارد. آنها نشان می دهند که رفتار قیمتی این سهام کامپوزیتی با شاخص هانگ سنگ راحت تر از رفتار شاخص قابل درک است.

این صنعت در سطح جهانی توسط فدراسیون بین المللی تحلیلگران فنی (IFTA) که فدراسیونی از سازمان های منطقه ای و ملی است، نمایندگی می شود. در ایالات متحده، این صنعت توسط انجمن تکنسین های بازار (MTA) و انجمن تحلیلگران فنی حرفه ای آمریکا (AAPTA) نمایندگی می شود. ایالات متحده همچنین توسط انجمن تحلیلگران امنیت فنی سانفرانسیسکو (TSAASF) نمایندگی می شود. در انگلستان، این صنعت توسط انجمن تحلیلگران فنی (STA) نمایندگی می شود. در کانادا این صنعت توسط انجمن تحلیلگران فنی کانادا نمایندگی می شود. در استرالیا، این صنعت توسط انجمن تحلیلگران فنی استرالیا (ATAA) نمایندگی می شود.

انجمن های تحلیل تکنیکال حرفه ای روی ایجاد مجموعه ای از دانش کار کرده اند که حوزه تحلیل فنی را توصیف می کند. مجموعه ای از دانش به عنوان راهی برای تعریف اینکه چگونه و چرا تحلیل تکنیکال ممکن است کار کند، در این زمینه مرکزی است. سپس می‌تواند توسط دانشگاه‌ها و همچنین نهادهای نظارتی در توسعه تحقیقات و استانداردهای مناسب برای این رشته مورد استفاده قرار گیرد. انجمن تکنسین های بازار (MTA) مجموعه ای از دانش را منتشر کرده است که ساختار آزمون تکنسین بازار خبره (CMT) MTA است.

از اوایل دهه 1990 که اولین انواع قابل استفاده عملی ظهور کردند، شبکه های عصبی مصنوعی (ANN) به سرعت در حال رشد هستند. آنها سیستم های نرم افزاری تطبیقی هوش مصنوعی هستند که از نحوه عملکرد شبکه های عصبی بیولوژیکی الهام گرفته شده اند. آنها به این دلیل استفاده می شوند که می توانند الگوهای پیچیده در داده ها را تشخیص دهند. از نظر ریاضی، آنها تقریب‌کننده‌های تابعی جهانی هستند به این معنی که با داده‌های مناسب و پیکربندی صحیح، می‌توانند هر رابطه ورودی-خروجی را ضبط و مدل کنند. این نه تنها نیاز به تفسیر انسان از نمودارها یا مجموعه ای از قوانین برای تولید سیگنال های ورود/خروج را برطرف می کند، بلکه پلی برای تحلیل بنیادی فراهم می کند، زیرا متغیرهای مورد استفاده در تحلیل بنیادی می توانند به عنوان ورودی استفاده شوند.

از آنجایی که شبکه‌های عصبی مصنوعی اساساً مدل‌های آماری غیرخطی هستند، دقت و قابلیت‌های پیش‌بینی آن‌ها را می‌توان هم از نظر ریاضی و هم از نظر تجربی آزمایش کرد. در مطالعات مختلف، نویسندگان ادعا کرده‌اند که شبکه‌های عصبی مورد استفاده برای تولید سیگنال‌های تجاری با توجه به ورودی‌های فنی و بنیادی مختلف، در صورت ترکیب با سیستم‌های خبره مبتنی بر قوانین، به‌طور قابل‌توجهی از استراتژی‌های نگهداری خرید و همچنین روش‌های تحلیل فنی خطی سنتی بهتر عمل می‌کنند.

در حالی که ماهیت ریاضی پیشرفته چنین سیستمهای تطبیقی شبکه های عصبی را برای تجزیه و تحلیل مالی بیشتر در محافل تحقیقات دانشگاهی نگه داشته است ، در سالهای اخیر نرم افزار شبکه عصبی کاربر پسند بیشتر باعث شده است که این فناوری برای بازرگانان قابل دسترسی تر باشد. با این حال ، کاربرد در مقیاس بزرگ به دلیل مشکل تطبیق توپولوژی صحیح عصبی با بازار مورد مطالعه مشکل ساز است.

ترکیب با سایر روشهای پیش بینی بازار

جان مورفیستات که منابع اصلی اطلاعات در دسترس تکنسین ها قیمت ، حجم و علاقه باز است. داده های دیگر ، مانند شاخص ها و تجزیه و تحلیل احساساتی ، ثانویه در نظر گرفته می شوند.

با این حال ، بسیاری از تحلیلگران فنی به خارج از تجزیه و تحلیل فنی خالص می رسند و سایر روشهای پیش بینی بازار را با کار فنی خود ترکیب می کنند. یکی از طرفداران این رویکرد ، جان بولینگر است که اصطلاح تجزیه و تحلیل منطقی را در دهه 1980 برای تقاطع تحلیل فنی و تجزیه و تحلیل اساسی ابداع کرده است. چنین رویکردی ، تجزیه و تحلیل فیوژن ، تجزیه و تحلیل اساسی با فنی ، در تلاش برای بهبود عملکرد مدیر نمونه کارهاواد

تجزیه و تحلیل فنی نیز اغلب با تجزیه و تحلیل کمی و اقتصاد ترکیب می شود. به عنوان مثال ، از شبکه های عصبی ممکن است برای کمک به شناسایی روابط بین مارکت استفاده شود. چند پیش بینی کننده بازار طالع بینی مالی را با تجزیه و تحلیل فنی ترکیب می کنند. مقاله کریس کارولان "پدیده و هراس پاییز و تقویم" ، که برنده جایزه انجمن تکنسین های بازار داو برای بهترین مقاله تجزیه و تحلیل فنی در سال 1998 شد ، نشان می دهد که چگونه می توان تجزیه و تحلیل فنی و چرخه های قمری را ترکیب کرد. پدیده های تقویم ، مانند تأثیر ژانویه در بورس ، به طور کلی اعتقاد بر این است که ناشی از معاملات مربوط به مالیات و حسابداری است و به موضوع طالع بینی مالی مربوط نمی شود.

نظرسنجی های سرمایه گذار و خبرنامه ، و نشانگرهای احساسات جلد مجله نیز توسط تحلیلگران فنی استفاده می شود.

اینکه آیا تحلیل تکنیکال واقعاً کار می کند یا خیر، موضوعی بحث برانگیز است. روش ها بسیار متفاوت هستند و تحلیلگران فنی مختلف گاهی اوقات می توانند پیش بینی های متناقضی را از داده های یکسان انجام دهند. بسیاری از سرمایه‌گذاران ادعا می‌کنند که بازدهی مثبتی را تجربه می‌کنند، اما ارزیابی‌های آکادمیک اغلب نشان می‌دهند که قدرت پیش‌بینی کمی دارد. از 95 مطالعه مدرن، 56 مورد به این نتیجه رسیدند که تجزیه و تحلیل تکنیکال نتایج مثبتی دارد، اگرچه سوگیری ردیابی داده ها و سایر مشکلات تجزیه و تحلیل را دشوار می کند. یک مقاله کاری فدرال رزرو در مورد سطوح حمایت و مقاومت در نرخ‌های کوتاه‌مدت ارز «شواهد قوی ارائه می‌کند که سطوح به پیش‌بینی وقفه‌های روند درون روز کمک می‌کند»، اگرچه «قدرت پیش‌بینی» آن سطوح «در بین نرخ‌های ارز متفاوت است.»و شرکت ها مورد بررسی قرار گرفتند».

با مطالعه‌ای اخیر مشخص شد که استراتژی‌های معاملاتی فنی در بازار چین موثر هستند که بیان می‌کند: «در نهایت، بازده مثبت قابل توجهی در معاملات خرید حاصل از نسخه مخالف قانون متقاطع میانگین متحرک، قانون شکست کانال و بولینگر پیدا کردیم. قاعده تجارت باند، پس از محاسبه هزینه‌های تراکنش 0. 50 درصد. یک مطالعه تأثیرگذار در سال 1992 توسط براک و همکاران که به نظر می‌رسید پشتیبانی از قوانین تجاری فنی را پیدا می‌کرد، برای جاسوسی داده‌ها و سایر مشکلات در سال 1999 آزمایش شد؛ نمونه تحت پوشش براک و همکاران. برای جاسوسی داده ها قوی بود.

متعاقباً، یک مطالعه جامع از این سؤال توسط گروین گریفیون، اقتصاددان آمستردام، نتیجه می‌گیرد که: «برای شاخص‌های بازار سهام ایالات متحده، ژاپن و بیشتر اروپای غربی، روش پیش‌بینی بازگشتی خارج از نمونه، پس از اجرای هزینه‌های مبادله اندک، سودآور نشان نمی‌دهد. علاوه بر این، برای هزینه‌های مبادله به اندازه کافی بالا، با تخمین CAPM دریافته می‌شود که معاملات فنی هیچ قدرت پیش‌بینی غیرنمونه‌ای از نظر آماری قابل‌توجهی را برای تقریباً همه شاخص‌های بازار سهام نشان نمی‌دهد. استراتژی های حرکت"؛یک بررسی جامع در سال 1996 از داده‌ها و مطالعات به این نتیجه رسید که حتی هزینه‌های تراکنش کوچک منجر به ناتوانی در برداشت هر گونه مازاد بر چنین استراتژی‌هایی می‌شود.

دکتر اندرو دبلیو لو، مدیر آزمایشگاه مهندسی مالی MIT که با هری مامایسکی و جیانگ وانگ کار می کرد، در مقاله ای که در مجله مالی منتشر شد، دریافت که "

تجزیه و تحلیل فنی ، همچنین به عنوان "نمودار" شناخته می شود ، برای چندین دهه بخشی از عمل مالی بوده است ، اما این رشته به همان میزان از بررسی و پذیرش دانشگاهی به عنوان رویکردهای سنتی تر مانند تجزیه و تحلیل اساسی دریافت نکرده است. یکی از اصلی ترین موانع ماهیت بسیار ذهنی تجزیه و تحلیل فنی است - حضور اشکال هندسی در نمودارهای قیمت تاریخی اغلب در نظر بیننده است. در این مقاله ، ما یک رویکرد سیستماتیک و خودکار برای تشخیص الگوی فنی با استفاده از رگرسیون هسته غیر پارامتری پیشنهاد می کنیم و این روش را در تعداد زیادی از سهام ایالات متحده از سال 1962 تا 1996 برای ارزیابی اثربخشی تجزیه و تحلیل فنی استفاده می کنیم. با مقایسه توزیع تجربی بی قید و شرط بازده سهام روزانه به توزیع مشروط-که بر روی شاخص های فنی خاص مانند سر و شانه یا دو عدد دوزخطون شده است-متوجه می شویم که طی دوره نمونه 31 ساله ، چندین شاخص فنی اطلاعات افزایشی را ارائه می دهندو ممکن است ارزش عملی داشته باشد.

در همان مقاله ، دکتر لو نوشت: "چندین مطالعه دانشگاهی نشان می دهد که تجزیه و تحلیل فنی ممکن است وسیله ای مؤثر برای استخراج اطلاعات مفید از قیمت بازار باشد. برخی از تکنیک ها مانند هندسه Drummond تلاش می کنند تا با پیش بینی پشتیبانی و مقاومت ، بر تعصب داده های گذشته غلبه کنندسطح از فریم های زمانی متفاوت به آینده نزدیک مدت و ترکیب آن با برگشت به تکنیک های میانگین.

فرضیه بازار کارآمد

فرضیه بازار کارآمد (EMH) با بیان اینکه قیمت های گذشته را نمی توان برای پیش بینی سودآوری قیمت های آینده استفاده کرد ، با اصول اساسی تجزیه و تحلیل فنی مغایرت دارد. بنابراین معتقد است که تجزیه و تحلیل فنی نمی تواند مؤثر باشد. اقتصاددان یوجین فاما در سال 1970 مقاله اصلی درباره EMH را در مجله مالی منتشر کرد و گفت: "به طور خلاصه ، شواهد در حمایت از مدل بازارهای کارآمد گسترده است ، و (تا حدودی منحصر به فرد در اقتصاد) شواهد متناقض پراکنده است."

تکنسین‌ها می‌گویند که EMH نحوه کار بازارها را نادیده می‌گیرد، زیرا بسیاری از سرمایه‌گذاران انتظارات خود را بر اساس درآمدهای گذشته یا سوابق قبلی قرار می‌دهند. از آنجایی که قیمت‌های آتی سهام می‌تواند به شدت تحت‌تاثیر انتظارات سرمایه‌گذاران باشد، تکنسین‌ها ادعا می‌کنند که تنها به این دلیل است که قیمت‌های گذشته بر قیمت‌های آتی تأثیر می‌گذارند. آنها همچنین به تحقیقات در زمینه مالی رفتاری اشاره می‌کنند، به‌ویژه اینکه افراد شرکت‌کنندگان منطقی نیستند که EMH آن‌ها را نشان می‌دهد. تکنسین ها مدت هاست گفته اند که رفتار غیرمنطقی انسان بر قیمت سهام تاثیر می گذارد و این رفتار منجر به نتایج قابل پیش بینی می شود. نویسنده دیوید آرونسون می گوید که نظریه مالی رفتاری با عمل تحلیل تکنیکال ترکیب می شود:

با در نظر گرفتن تأثیر احساسات، خطاهای شناختی، ترجیحات غیرمنطقی، و پویایی رفتار گروهی، امور مالی رفتاری توضیحات مختصری از نوسانات بیش از حد بازار و همچنین بازده بیش از حد کسب شده توسط استراتژی های اطلاعات قدیمی ارائه می دهد. خطاهای شناختی همچنین ممکن است وجود ناکارآمدی های بازار را توضیح دهند که باعث حرکت سیستماتیک قیمت می شود که به روش های TA عینی [تحلیل فنی] اجازه کار می دهد.

طرفداران EMH پاسخ می دهند که در حالی که تک تک فعالان بازار همیشه منطقی عمل نمی کنند (یا اطلاعات کاملی در اختیار دارند)، تصمیمات کل آنها یکدیگر را متعادل می کند و نتیجه منطقی به دنبال دارد (خوشبینانی که سهام می خرند و قیمت را بالاتر می برند، با بدبینانی که سهام خود را می فروشند مقابله می کنند.، که قیمت را در حالت تعادل نگه می دارد).

به همین ترتیب، اطلاعات کامل در قیمت منعکس می شود، زیرا همه شرکت کنندگان در بازار دانش فردی، اما ناقص خود را در بازار گرد هم می آورند.

فرضیه راه رفتن تصادفی

فرضیه پیاده روی تصادفی ممکن است از فرضیه بازارهای کارآمد با فرم ضعیف مشتق شود، که بر این فرض استوار است که فعالان بازار اطلاعات موجود در تغییرات قیمت گذشته (اما نه لزوماً سایر اطلاعات عمومی) را به طور کامل در نظر می گیرند. برتون مالکیل، اقتصاددان پرینستون، در کتاب خود به نام «راه رفتن تصادفی در پایین وال استریت» گفت که ابزارهای پیش‌بینی فنی مانند تحلیل الگو باید نهایتاً خود را شکست دهند: «مشکل این است که وقتی چنین نظمی برای فعالان بازار شناخته شود، مردم در چنین مواردی عمل خواهند کرد. راهی که از وقوع آن در آینده جلوگیری می کند."

در اواخر دهه 1980 ، اساتید اندرو لو و کریگ مک کینلی مقاله ای را منتشر کردند که در فرضیه پیاده روی تصادفی شک داشت. در پاسخ سال 1999 به ملكیل ، لو و مک كینلی مقالات تجربی را جمع آوری كردند كه از كاربرد این فرضیه كه نشان می دهد یك مؤلفه غیر تصادفی و احتمالاً پیش بینی شده برای حرکت قیمت سهام است ، جمع آوری كردند ، اگرچه آنها مراقب بودند كه اشاره كنند كه رد پیاده روی تصادفی لزوماً EMH را باطل نمی كند.، که یک مفهوم کاملاً جدا از RWH است. در مقاله 2000 ، اندرو لو داده های آمریكا را از سال 1962 تا 1996 از آمریكا تجزیه و تحلیل كرد و دریافت كه "چندین شاخص فنی اطلاعات افزایشی را ارائه می دهند و ممکن است ارزش عملی داشته باشند".

تکنسین ها می گویند که تئوری های EMH و پیاده روی تصادفی هر دو واقعیت های بازارها را نادیده می گیرند ، به این دلیل که شرکت کنندگان کاملاً منطقی نیستند و حرکت قیمت فعلی مستقل از حرکات قبلی نیست.

شرایط و شاخص های نمودار.

  • مقاومت - سطح قیمت که ممکن است باعث افزایش خالص فعالیت فروش شود
  • پشتیبانی - سطح قیمت که ممکن است باعث افزایش خالص فعالیت خرید شود
  • Breakout - مفهومی که به موجب آن قیمت ها به زور به منطقه ای از پشتیبانی یا مقاومت قبلی نفوذ می کنند ، معمولاً ، اما نه همیشه ، همراه با افزایش حجم.
  • روند - پدیده ای که حرکت قیمت آن برای مدت طولانی در یک جهت ادامه دارد
  • متوسط دامنه واقعی - به طور متوسط دامنه معاملات روزانه ، تنظیم شده برای شکاف قیمت
  • الگوی نمودار - الگوی متمایز ایجاد شده توسط حرکت قیمت های امنیتی در یک نمودار
  • گزاف گویی گربه مرده - پدیده ای که به موجب آن کاهش دیدنی در قیمت سهام بلافاصله با افزایش متوسط و موقت قبل از از سرگیری حرکت نزولی خود دنبال می شود
  • اصل موج الیوت و نسبت طلایی برای محاسبه حرکات قیمت متوالی و جمع آوری
  • نسبت های فیبوناچی - به عنوان راهنمایی برای تعیین پشتیبانی و مقاومت استفاده می شود
  • حرکت - نرخ تغییر قیمت
  • تجزیه و تحلیل نقطه و شکل-یک رویکرد تحلیلی مبتنی بر قیمت که از فیلترهای عددی استفاده می کند که ممکن است منابع زمانی را شامل شود ، اگرچه زمان را کاملاً در ساخت آن نادیده می گیرد.
  • چرخه ها - اهداف زمانی برای تغییر احتمالی عملکرد قیمت (قیمت فقط به سمت بالا ، پایین یا جانبی حرکت می کند)

انواع نمودارها

  • نمودار نزدیک به پایین-نمودار-نمودارهای OHLC ، همچنین به عنوان نمودارهای نوار شناخته می شود ، بین قیمت های بالا و پایین یک دوره معاملاتی به عنوان یک بخش خط عمودی در زمان معاملات و قیمت های باز و نزدیک با کنه افقی ترسیم می شود. علائم موجود در خط محدوده ، معمولاً یک کنه سمت چپ برای قیمت باز و تیک سمت راست برای قیمت بسته شدن.
  • نمودار شمع چوب - منشأ ژاپنی و مشابه OHLC ، شمعدان ها گسترده می شوند و فاصله بین قیمت های باز و نزدیک را پر می کنند تا بر روابط باز/نزدیک تأکید کنند. در غرب ، اجسام شمع سیاه یا قرمز غالباً نزدیک به پایین تر از فضای باز است ، در حالی که شمع های سفید ، سبز یا آبی نزدیک به قیمت باز هستند.
  • نمودار خط - مقادیر قیمت بسته شدن را با بخش های خط متصل می کند.
  • نمودار و نمودار شکل - یک نوع نمودار که از فیلترهای عددی استفاده می کند و فقط به زمان ارجاع می شود و زمان را کاملاً در ساخت آن نادیده می گیرد.

پوشش ها به طور کلی نسبت به نمودار قیمت اصلی قرار دارند.

  • مقاومت - سطح قیمت که ممکن است به عنوان سقف بالاتر از قیمت عمل کند
  • پشتیبانی - سطح قیمت که ممکن است به عنوان کف زیر قیمت عمل کند
  • خط روند - یک خط شیب دار که حداقل توسط دو قله یا دو فرورفتگی توصیف شده است
  • کانال - یک جفت خط روند موازی
  • میانگین حرکت-آخرین میله های N از قیمت تقسیم شده توسط "n"-که در آن "n" تعداد میله های مشخص شده با طول متوسط است. یک میانگین متحرک را می توان به عنوان نوعی خط روند پویا تصور کرد.
  • گروههای بولینگر - طیف وسیعی از نوسانات قیمت
  • Parabolic SAR - توقف دنباله دار وایلدر بر اساس قیمت هایی که تمایل به ماندن در یک منحنی پارابولیک در طی یک روند قوی دارند
  • Privot Point - با محاسبه میانگین عددی یک ارز خاص یا قیمت بالا ، پایین و پایانی
  • ichimoku kinko hyo-یک سیستم متوسط در حال حرکت است که در زمان و میانگین نقطه بین یک شمع زیاد و پایین است

این شاخص ها به طور کلی در زیر یا بالاتر از نمودار قیمت اصلی نشان داده شده است.

  • خط نزولی پیش رو - یک شاخص محبوب از وسعت بازار
  • شاخص جهت متوسط - یک شاخص گسترده از قدرت روند
  • شاخص کانال کالا - روندهای چرخه ای را مشخص می کند
  • MACD - حرکت همگرایی متوسط/واگرایی
  • شاخص قدرت نسبی (RSI) - نوسان ساز که قدرت قیمت را نشان می دهد
  • نوسان ساز تصادفی - موقعیت نزدیک در محدوده معاملاتی اخیر
  • Trix-یک نوسان ساز که شیب یک میانگین متحرک نمایی سه طبقه را نشان می دهد
  • حرکت - نرخ تغییر قیمت
  • شاخص تجمع/توزیع - بر اساس نزدیک در محدوده روز
  • جریان پول - مبلغ سهام معامله شده در روزهای افزایش یافته
  • حجم متعادل-حرکت خرید و فروش سهام

دکتر ثروت 財富

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.